
| امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات) از امیر خسرو دهلوی (گذشت آرزو از حد بپای بوس تو ما را) | ' |
| گذشت آرزو از حد بپای بوس تو ما را | سلام مردم چشم که گوید آن کف پا را | |||
| تو میروی و زهر سو کرشمه میچکد از تو | که داد این روش و شکل سر و سبز قبا را | |||
| برون خبر لم دمی تا برآورند شهادت | چو بنگرند خلایق کمال صنع خدا را | |||
| چو در جفات بمیرم بخوانی آنچه نوشتم | بر آستان تو از خون دیده حرف وفا را | |||
| فلک که میبرد از تیغ بند بند عزیزان | گمان مبر که رساند بهم دویار جدا را | |||
| در آن مبین تو که شور است آب دیده عاشق | که پرورش جز از ین آب نیست مهر گیا را | |||
| صبا نسیم تو آورده و تازه شد دل خسرو | چنین گلی نشگفتست هیچگاه صبا را |
سه شنبه ۴ تیر ۱۳۹۸ | 11:53
گاهی گمــان نمـی کنـی و مـی شـود