غزل ۱۴۱: هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
غزل ۱۴۲: ای کسوت زیبایی بر قامت چالاکت
غزل ۱۴۳: این که تو داری قیامتست نه قامت
غزل ۱۴۴: ای که رحمت مینیاید بر منت
غزل ۱۴۵: آفرین خدای بر جانت
غزل ۱۴۶: ای جان خردمندان گوی خم چوگانت
غزل ۱۴۷: جان و تنم ای دوست فدای تن و جانت
غزل ۱۴۸: چو نیست راه برون آمدن ز میدانت
غزل ۱۴۹: چه لطیفست قبا بر تن چون سرو روانت
غزل ۱۵۰: خوش میروی به تنها تنها فدای جانت
شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۷ | 13:10