زینسان که رقص میکنم از شادیِ خیال
در نعمتِ وصال گراُفتم،چه ها کنم؟....
طالب آملی
شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ | 18:0
زینسان که رقص میکنم از شادیِ خیال
در نعمتِ وصال گراُفتم،چه ها کنم؟....
طالب آملی
بس که دست و پا زدم در راه دوست
گاه بوسم دست خود،گه پای خویش..
طالب املی
سخن را زود راهی میکنم سوی لب از خاطر
که گر یکدم بماند در دل من آه میگردد....
طالب آملی
زائل نشد ملال به افراط می، دریغ
صد شیشه گشت خالی و دل همچنان پر است....
طالب آملی
چندان منوش می که شود بر تو می سوار
چندان بنوش می که تو باشی سوار می....
طالب آملی
گرفته جنس بلا رونقی که دشمن و دوست
ز ما به نرخ دعا می خرند نفرین را....
طالب آملی
گاهی گمــان نمـی کنـی و مـی شـود